تاریخچه هیپنوتیزم (۲)

اگرچه گزارش منفی هیئت علمی بررسی کارهای مسمر موجب شد وی از کانون توجه هیپنوتیزم خارج شود ولی برخی از شاگردان وی مانند دوپوئی‌سِگور، فرانسوئا دولوز و شارل لافونتَن به کار خود ادامه دادند. این افراد هرکدام سهم شایانی در تکامل هیپنوتیزم ایفا نمودند و در مدت کم‌تر از یک دهه حدود دویست کتاب و رساله درباره‌ی شیوه‌ی درمان دکتر مسمر به چاپ رساندند و گردهمایی‌های فراوانی را ترتیب دادند.
بی‌شک دوپوئی‌سِگور برجسته‌ترین شاگرد مسمر بود. اگرچه او نیز به تئوری مغناطیس حیوانی اعتقاد داشت ولی از روش متفاوتی برای ایجاد هیپنوتیزم استفاده می‌کرد. وی که برخلاف استادش فقرا را نیز هیپنوتیزم می‌کرد، با ایجاد واکنش‌های هیجانی و جسمانی شدید (بحران) در بیماران موافق نبود و وضعیت هیپنوتیزمی را با القای حالتی از آرامش ایجاد می‌نمود. معروف‌ترین بیمار او یک کشاورز 23 ساله به نام ویکتور رِیس بود. ویکتور که از رعایای خانواده‌ی دوپوئی‌سِگور محسوب می‌شد دچار التهاب ریه بود.

تاریخچه هیپنوتیزم

تحقیق و تفکر در مفاهیم ذهن، روان و هشیاری از دیرباز مورد توجه فلاسفه و دانشمندان قرار داشته است. در آثار ارسطو و افلاطون هم مباحثی در این زمینه به چشم می‌خورد. در ابتدا بسیاری از روان‌شناسان، هشیاری را معادل ذهن می‌دانستند و روان‌شناسی را کاویدن ذهن و هشیاری تعریف می‌کردند.
بعدها یکی از مکاتب روان‌شناسی به نام رفتارگرایی با مطالعه‌ی عینی ذهن و هشیاری توانست پاسخ برخی سؤالات را بیابد اما توجه افراطی این مکتب به رفتارهای قابل‌مشاهده، سبب ناتوانی‌اش در تفسیر جالب‌ترین پدیده‌های روان‌شناختی یعنی رویاهای شبانه، مراقبه و هیپنوتیزم می‌شد.

هیپنوتیزم و دروازه ناخودآگاه

در این مقاله قصد دارم به بخش‌های مختلف ذهن و کارکرد هرکدام با تفصیل بیش‌تری بپردازم. برای درک بهتر موضوع لازم است مدل سه بخشی ذهن را از دیدگاهی دیگر و با جزئیات بیشتری مورد توجه قرار دهیم. این دیدگاه نیز اگرچه هم‌چنان ذهن را به سه بخش خودآگاه (Conscious)، تحت‌آگاه (Subconscious) و ناخودآگاه (Unconscious) تقسیم می‌کند اما تفاوت‌هایی با مدل فروید دارد.
یافته‌های به‌دست آمده در جریان سال‌ها تکامل علم هیپنوتیزم، موجب ادراک بهتر ما از ذهن و شکل‌گیری این مدل از ذهن شده است. با این حال شایان ذکر است که این مدل نیز تنها پیشنهادی‌ست که کارکرد ذهن و رفتارهای سالم و بیمار انسان‌ها را به‌خوبی توجیه می‌کند و همیشه امکان ارائه‌ی مدل‌هایی بهتر و کامل‌تر وجود دارد.

هیپنوتیزم و مدل‌ ذهنی

حقیق و تفکر در مفاهیم ذهن، روان و هشیاری از دیرباز مورد توجه فلاسفه و دانشمندان قرار داشته است. در آثار ارسطو و افلاطون هم مباحثی در این زمینه به چشم می‌خورد. در ابتدا بسیاری از روان‌شناسان، هشیاری را معادل ذهن می‌دانستند و روان‌شناسی را کاویدن ذهن و هشیاری تعریف می‌کردند.
بعدها یکی از مکاتب روان‌شناسی به نام رفتارگرایی با مطالعه‌ی عینی ذهن و هشیاری توانست پاسخ برخی سؤالات را بیابد اما توجه افراطی این مکتب به رفتارهای قابل‌مشاهده، سبب ناتوانی‌اش در تفسیر جالب‌ترین پدیده‌های روان‌شناختی یعنی رویاهای شبانه، مراقبه و هیپنوتیزم می‌شد.